مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

مهرساگلی

محمد پارسا در مسیر تکامل

جدیدا محمدپارسا در غلت زدن استاد شده و مرتب در حال غلت زدنه از دیروز تاریخ 22 خرداد تونسته دو تا پاهاش رو بگیره و فعلا در حال کشف کرد پاهاش هست حتی دیروز که تو وان آب نشسته بود تمام حواسش به پاهاش بود و تو آب دست برده بود پاهاش رو میگرفت. از شیطونیهای دیگش اینکه شبا که مامان میخواد بخوابوندش و بهش شیر میده اون منو نگاه میکنه و باصدای بلند میخنده تا منم بخندم و اینطوری نخوابیم و بیشتر بیدار بمونیم.
23 خرداد 1397

محمدپارسایی

خوب امروز بیشتر در مورد محمدپارسا میخوام صحبت کنم . این روزها کلی ذوق منو میکنه مخصوصا اگه ببینه من دارم ورجه وورجه میکنم کلی میخنده اونم با صدای بلند و یک روز مامان اون بغل کرده بود منم پشت سرش داشتم ورجه وورجه میکردم اونم غش شده بود از خنده. دیگه اینکه غذای کمکیش از هفته قبل به تاریخ دوشنبه 7 خرداد شروع شدو اولاش بلد نبود با قاشق بخوره اما الان نسبتا بهتر شده و مخصوصا وقتی همه دارن غذا میخورن اونم دوست داره و اینکه غذاش اول از لعاب برنج شروع شد و دیروز فرنی خورد البته کمتر از روزای دیگه. اما از خودم اینکه لباس السام دوخته شد قشنگ شده اما اکلیلای روز داره میریزه و همه جا رو کثیف کرده حتی تو سر و کله محمدپارسا هم رفته . منم میگم اینا برفا...
13 خرداد 1397

مهرسای السایی

این روزا کلا رفتم تو فاز السا حالا جالبه که من این کارتن رو تا حالا ندیدم فقط کتابش رو دیدم و از تعریفایی که ارمغان برام میکنه باهاش آشنا شدم با این حال کل روز دارم میگردم و السا السا میکنم. پتوی محمدپارسا رو که آبیه به خودم میبندم و میگم این دامنشه و حتما هم باید دنبالش رو زمین بکشه یا دیروز لباس عقد مامان رو پوشیده بودم و کلی باهاش قر میدادم. کلا من السا هستم مامان آنا محمدپارسا آدم برفیه و بابا مرد بده  بیچاره بابائی . دیشب خونه مامان جون هر دو شخصیت شقاقل و السا رو باهام قاطی کرده بودم میگفتم من شقاقلی هستم که از بالاش برف میریزه. ماشین جدیدمون رو بهمون دادن اما من همچنان عاشق پراید خودمون هستم وقتی مامان بابا با ماشین جدید اومد...
5 خرداد 1397
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد